ناصر دلدار، سرپرست گروه «نشان» شهرستان پارسیان:
شرکت در جشنوارهها برای هنرمندان لازم و گاه ضروری است
ناصر دلدار، سرپرست تنها گروه فعال نمایش در غربیترین شهر استان هرمزگان، پارسیان است. حدود ۱۲ سال است فعالیت نمایشی در حوزه بازیگری، طراحی و کارگردانی دارد. ناصر دلدار سرپرست و کارگردان ۳۱ ساله گروه "نشان" شهرستان پارسیان تاکنون ۷ نمایش را کارگردانی و اجرا کرده و امسال بهعنوان یکی از گروههای متقاضی شرکت در جشنواره تئاتر استان حضور دارد که در این خصوص گپ و گفتی صمیمی با او داشتیم که در ادامه میخوانید:
تاکنون چند بار در جشنواره استان شرکت کردهاید؟
2بار - اولین سال درخواست پارسیان برای شرکت در جشنواره به سال ۹۵ برمیگردد که گروه نشان در بخش جنبی با نمایش «کیمیاگر» پذیرفته شد و در سال ۹۶ با نمایش «آدم و حوا» در بخش رقابتی جشنواره شرکت کرد.
کمی از تجربه حضور در جشنواره بگویید؟
قطعا جشنوارهها فضای متفاوتی با اجراهای عموم دارند، حتی مخاطبی که برای دیدن نمایش به جشنواره میآید با کسی که برای تماشای یک اجرای عموم روی صندلی سالن مینشیند متفاوت است. همین موضوع بهخودیخود نوع نگاه گروه و هنرمند را تغییر میدهد.
برای من البته بهشخصه دستاوردهای جشنواره استانی آشنایی و محک زدن تئاتر شهرستانم با شهرستانهای دیگر استان و گروه خودم با سایر گروهها بوده؛ همچنین دوستی و صمیمیتهایی که بهواسطه همین جشنواره اتفاق افتاده و تاثیر بسیار مثبتی روی سطح کیفی کار ما داشته است. شرکت در جشنوارهها برای هنرمندان لازم و گاه ضروریِ چراکه بزرگترین اندیشه تئاتر ازنظر من تعامل و دوستی اهل و خانه هنر که در وهله نخست مهمترین مزیت این جشنوارههاست اما اینکه جشنوارهها ساختار مقایسهای دارد و کارها باهم مقایسه میشوند، نقد میشوند و ...که این خود در درک و شناخت علمی گروهها قاعدتا مفید خواهد بود.
فکر میکنید چطور به جشنوارهای ایدئال میرسیم؟
اینکه چطور باید به ایدئال رسید ازنظر بنده به چند مورد میشود اشاره کرد.
یک. بررسی و مقایسه جشنواره استانی با سایر استانها
دو. برگزاری ورکشاپ هنری در مدتزمان جشنواره
سه. راهکارهای جذب مخاطب و یکسانسازی محیط رقابتی
و اینکه ما هنوز در سختافزار جشنواره با مشکلاتی نظیر نداشتن چند پلاتو مواجهیم! که این خود از اهم موضوعات حضور در جشنواره است که هر تیم برای اجرا قطعا در پلاتو قدرت مانور بیشتری دارد و این خود بخود روی نوع و فضای کار بهعنوان عاملی محیطی و حتی روانی میتواند تاثیر گذار باشد.
چهار. بودجهی تعیینشده برای کمک به ورودی گروهها، اسکان و محدودیت اعضای تیم خصوصا شهرستانها هم باید موردبررسی قرار بگیرد.
پنج. ما هیچگاه بازخورد مخاطبانمان را از کار در جشنواره استانی جز به نقل آنهم با پرسش خودمان دریافت نکردهایم بهتر است فضایی فراهم شود که مخاطبان درباره کارها اظهارنظر کنند؛ چراکه کار یک هنرمند در اصل برای مردم ساخته میشود.
بعضی از هنرمندان آثار جشنوارهای خود را از آثاری که برای اجرای عموم است تفکیک میکنند؛ چون معتقدند سلیقه داوران جشنواره بهگونهای است مردم عام آن را نمیپسندند؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
از نظر من نسبی است نمیشود گفت جشنواره کاری مخصوص به خود را میطلبد چراکه اجراهایی بودهاند که در جشنواره همان اندازه که پررنگ بودهاند در اجراهای عموم هم پررنگ دیدهشدهاند و این بسته به نوع انتخاب کار و ارزشها و ارجحیتهای تیم برمیگردد که تیم برای حضور به دنبال کدامین هدف است و هدفش از شرکت در جشنواره چیست؛ گاهی خود جشنواره مهم میشود و گاهی اجرای اثر!
تابهحال شده احساس کنید در جشنواره حقتان ضایعشده است؟
ازنظر من ضایع شدن نیست بلکه گاها قوانین جشنواره خود باعث این تفکر میشود. اگر قوانین جشنواره و مشاورههای متصدیان و بانیان امر با گروهها حتی در همین حد که از طریق پرسشنامهها کم و کیف جشنواره، راهحلها و ... با این اصحاب به اشتراک بگذارند باشد، میتواند از این موضوعات برونرفتی حاصل بشود و حق کسی ضایع نشود.
نظرتان در مورد جشنواره رقابتی و غیررقابتی چیست؟
ازنظر من جشنواره غیررقابتی برای گروههایی که برای اولین یا دومین بار قدم به جشنوارههای استانی میگذارند تا از این طریق خود را معرفی کنند و این فرصت مناسبی برای آنها خواهد بود ولی در ادامه باید حضور با رقابت همراه باشد تا گروهها به سطح و کیفیت کار خود برسند
بعضی آثار در بازبینی به شکلی اجرا میشوند که مورد تائید داوران قرار میگیرد، اما پس از تایید و در اجرای جشنواره ما با یک نمایش کاملا متفاوت روبرو هستیم، نظر شما در این خصوص چیست؟
برای خود من هم این اتفاق پیشآمده، چون انتخاب در جشنواره معمولا باهمت همه عوامل کار همراه است ولی هنگام حضور در جشنواره متاسفانه مسائلی اعم از عدم مسئولیتپذیری بازیگر یا عوامل، فشار و استرسهای کار، تامین نبودن بازیگر از حیث مالی و مسائلی از این موارد در اجرا و ایفای نقش تاثیر گذار است.
دوم آشنا نبودن گروهها با سیستم نور یا صوت و طول و عرض سن و ... که این خود استرس و فشار عوامل رو زیاد کرده و قطعا کسی که با فضای اجرا عجین شده و فضای کار و اجرا را بهخوبی میشناسد میتواند بدون دغدغه کار کند
اما نظر بنده اجرای گروه در جشنواره ضعیفتر از اجراهای تمرینی است؛ دلیلش عدم شناخت فضای کار و کار با سختافزارهای اجراست و یا عدم مسئولیت عوامل اجرایی گروه هست.
در خصوص داوری چه؟ داوران، بازبین، بازخوان و داوران اصلی جشنواره از خود استان باشند یا برای قضاوت بهتر است از داوران دیگر استانها استفاده شود؟
بهتر است برای حل مسائل، ایدئالها و همچنین ختم همه حرف و حدیثها در این باب از داورانی استفاده شود که خارج از استان باشند.
در دو سال گذشته انجمن نمایش مسئول برگزاری جشنواره شده است؛ تغییری در این دو سال حاصلشده؟
بله اما همچنان جای کار دارد!
در مورد سیاست کلی برگزاری جشنواره چه فکر میکنید؟ بهتر است فرصتی برای حضور جوانترها باشد یا اینکه هنرمندان باسابقه و حرفهای در آن شرکت کنند؟
من فکر میکنم هر دو چراکه حضور جوانها مستلزم این است که کار خود را با حرفهایترها مقایسه کنند و نقاط قوت و ضعف خودشان رو بهتر بشناسند.